باز باران

چه کسی می گوید که گرانی شده است؟

    نظر

چه کسی می گوید که گرانی شده است

دوره ی ارزانی نیست

دل ربودن ارزان

دلشکستن ارزان

دوستی ارزان است

دشمنیها ارزان است

چه شرافت ارزان

تن عریان ارزان

آبرو قیمت یک تکه ی نان

و دروغ.....از همه چیز ارزان تر

قیمت عشق چقدر کم شده است

کمتر از آب روان

و چه تخفیف بزرگی خورده است،

                           قیت هر انسان

 

                                نمایش تصویر در وضیعت عادی

 


و من

    نظر

فراموش کرده بودم..........

آسمان آبی است

ابر سپید است ...و گنجشکانی گهگاه در آسمان اوج می گیرند

و روی ابرهای آسمان بالا بلندی بازی می کنند

و شاید کمی آن طرف تر چند کبوتر سفید قایم موشک را بازی می کنند

و شاید، برگ گلی در آغوش نسیم ، در ننوی آسمان به خواب می رود

و من...

                    چقدر دلم برای آسمان تنگ است


سلام

  ((دع ا ))

یک نفر دلش شکسته بود

 توی ایستگاه اجابت دعا نشسته بود منتظر،

ولی دعای او دیر کرده بود، او خبر نداشت که دعای کوچکش توی چهارراه آسمان ،

پشت یک چراغ قرمز شلوغ گیر کرده بود...

او نشت و باز هم نشت ، روزها یکی یکی از کنار او گذشت

روی هیچ چیز و در هیچ جا از دعای او اثر نبود،هیچ کس از مسیر رفت و آمد دعای او با خبر نبود..

با خودش فکر کرد پس دعای من کجاست ؟ او چرا نمی رسد؟شاید این دعا راه را اشتباه رفته است!!

پس بلند شد، رفت تا به آن دعا راه را نشان دهد ،رفت تا که پیش از آمدن برای او دست دوستی نشان دهد

رفت، پس چراغ راه آسمان سبز شد، رفت و با صدای رفتنش کوچه های خاکی زمین،

جاده های کهکشان سبز شد .......او از این طرف دعا از آن طرف..

در میان راه با هم آن دو روبرو شدند ، دست توی دست هم گذاشتند و گرم گفت و گو شدند

برف ها کم کم آب می شود ، شب ذره ذره آفتاب می شود

 و دعای هر کسی رفته رفته توی راه مستجاب می شود.......

 

                                                    نمایش تصویر در وضیعت عادی